یمینی شریف در سال ۱۲۹۸ شمسی در تجریش( مرکز شمیران) به دنیا آمد. بیشتر دوران کودکی و نوجوانی را در درهی دربند، که در آن زمان هنوز صفای روستایی خود را حفظ کرده بود، گذراند. به نظر خودش همین صفای روستایی بود که بعدها در اشعار کودکنه او متجلی شد.
خانوادهی یمینی شریف؛ خانوادهای با فرهنگ و علاقهمند به شعر و ادب بودند و هر شعر و تصنیفی که رایج میشد، یاد میگرفتند و برای یکدیگر میخواندند و زمزمه میکردند. دیوانهای سعدی و حافظ و نیز روزنامه و مجله در خانه آنها در دسترس بود. اما شاید آن چه بیشتر سبب گرایش عباس یمینی شریف به شعر شد، آشنایی او با " محمد فرخی یزدی" شاعر پرشور و آزادیخواه آن زمان بود. همان شاعری که به جرم حقگویی، در جوانی و در یزد، دهانش را دوختند و باز به همین جرم در زندان قصر تهران به زندگیاش خاتمه دادند. آشنایی یمینی شریف و فرخی یزدی از طریق خانواده یمینی شریف حاصل شد. یمینی شریف خود مینویسد:" فرخی آوازخوانی را استخدام کرده بود که اشعار سیاسی و انتقادی او را در باغی که بر روی کوه مشرف به رودخانه و جاده دربند بود، شبهای جمعه و شبهای شنبه، که جمعیت فراوانی برای تفریح در درهی دربند و سربند به آنجا میآمدند ، به صورت آواز بخواند و پیام او را به گوش مردم برساند. آوازخوان سواد نداشت و چون من در آن موقع کودکی ده ساله بودم و میتوانستم شعرها را بخوانم، فرخی آنها را به من میداد و من در کنار ان آوازخوان که در بلندترین محل باغ مشرف به رودخانه دربند مینشست، مینشستم و شعرها را از روی دستنویسهای فرخی آهسته میخواندم و او آنها را با صدایی رسا، که چند بار در کوهستان میپیچید، میخواند و درهی دربند را در شور و حالی فرو میبرد. (۲)" . این اوضاع و احوال، در مجموع در پرورش ذهن و زبان شاعرانهی یمینی شریف مؤثر بود و به تدریج ذوق شاعری را در او بیدار کرد؛ به طوری که در کلاس پنجم دبستان، بدون آن که هدف خاصی از شعر گفتن داشته باشد، به شعر گفتن روی آورد.
شعر و معلمی
عباس یمینی شریف در ۱۹ سالگی به دانشسرای مقدماتی رفت تا با تحصیل در آن معلم شود. در دانشسرا پای او به کتابخانه باز شد و با کتابهای کودکانهای که مانند آنها در ایران وجود نداشت، آشنا گشت. این کتابها به زبانهای انگلیسی، فرانسوی و عربی بود. یمینی شریف با مطالعهی این کتابها، به این موضوع پی برد که دنیای کودکی ویژگیهای خود را دارد و لازم است کودکان علاوه بر کتاب درسی، کتابهایی متناسببا دنیای ویژهی خود بخوانند تا ذوق آنها شکوفا شود. این انگیزهای شد تا او کتابی از " افسانههای پریان" ترجمه کند و به معاون دانشسرا، که مربی دانایی به نام " دبیری" بود،برساند. معاون دانشسرا او را بسیار تشویق و به ادامهی کار ترغیب کرد. از اینجا بود که دوران خلاقیت ادبی عباس یمینی شریف شروع شد و او به خصوص سعی کرد استعداد شعری خود را در جهت سرودن اشعاری برای کودکان صرف کند.
علاقه یمینی شریف به شعر کودک بعد با ورود او به دانشسرای عالی شدت یافت؛ به طوری که خودش میگوید:" از آن پس هرگز نمیخواستم دربارهی چیزی جز دربارهی کودک بیندیشم، چیز بنویسم و شعر و سخن بگویم". در همین دوره بود که او مورد تشویق استادانی چون دکتر عیسی صدیق، احمد بهمنیار، علیاصغر حکمت، محمد باقر هوشیار، پرویز خانلری و ذبیحالله صفا قرار گرفت.
در سال ۱۳۲۲ اشعار یمینی شریف به کتابهای دبستانی راه یافت و بدین ترتیب شعر او اعتبار تازهای پیدا کرد. در سال ۱۳۳۵،به همت او و دوستش جعفر بدیعی، مجلهی کیهان بچهها تأسیس شد و یمینی شریف تا بیست و سه سال بعد، یعنی تا اوایل پیروزی انقلاب اسلامی (۱۳۵۸) مسؤولیت انتشار این مجله را به عهده داشت.
به نظر میرسد یمینی شریف، برخلاف بسیاری دیگر از شاعران،این اقبال را داشته است که همهی کسانی که از سال ۱۳۲۲ تا امروز به مدرسه رفته و میروند، یک یا چند شعر از او را خوانده باشندیا بخوانند. به طور مثال یکی از اولین شعرهای او، که شاید هنوز هم در خاطرهی افراد پنجاه، شصت ساله باقی مانده باشد، شعر سنگنپران است که نخستین بار در کتاب فارسی اول دبستان در سال ۱۳۲۹ چاپ شد.
آهای آهای آی بچه جان
در کوچهها سنگ نپران
سنگ بزنی سر بشکنی
خدانکرده ناگهان
سر که شکستی شر و شر
خون میریزه از جای آن
صاحب سر داد میزنه
آی پاسبان آی پاسبان
میبرنت کلانتری
به ضرب و زور و کشکشان
آن جا تو را حبس میکنند
بین تمام حبسیان
نه خواب خوش کنی دگر
نه این که داری آب و نان
از پدرت پول میگیرند
به اسم جرم یا که زیان
تا بجهی ازین بلا
کندی تو هفت دفعه جان
مخر برای خود ستم
سنگ نپران سنگ نپران
یمینی شریف دربارهی چگونگی شروده شدن این شعر خاطرهای نقل میکند:" در ایام تابستان بچهها در کوچهها جمع میشدند و به یکدیگر سنگ میزدند یا به خانههای مردم سنگ میانداختند و شیشهها را میشکستند. ما تصمیم گرفتیم در مجله بازی کودکان، که من سردبیرش بودم، مطلبی بنویسم. در همین اندیشه بودیم که یکی از همین سنگها به سر فرزند صاحب امتیاز مجله، ابراهیم بنی احمد، خورد و سر او را شکست. این اتفاق سبب شد که من آن مطلب را به شعر درآوردم، به طوری که وزن آن نشاطآور و برای بچهها مناسب باشد. بدین ترتیب شعر سنگنپران ساخته شد."
جایگاه یمینی شریف در شعر کودک در ایران
عباس یمینی شریف زمانی قدم به عرصه شعر کودک گذاشت که کسی به نام شاعر کودک در ایران شناخته نمیشد. او خود در این باره میگوید:" پنجاه سال پیش که به سرودن شعر برای کودکان و نوجوانان پرداختم، کس دیگری به نام شاعر کودکان وجود نداشت. تنها چند شاعر مانند ایرج میرزا، یحیی دولتآبادی، مهدی قلی خان هدایت، ملکالشعرای بهار، حبیب یغمایی، پروین اعتصامی، گل گلاب و یکی دو تن دیگر چند شعری برای کودکان سروده بودند."
بنابراین، باید گفت یمینی شریف نخستین کسی است که از همان آغاز تمام هم و غم خود را در مورد شعر کودک صرف کرد و جز شعر کودکانه نسروده و جز به کودک فکر نکرد. به این دلیل، باید او را نخستین شاعر کودک در ایران بدانیم؛ شاعری که شعرهایش فراتر از شعرهای کودکانهای است که شاعران مذکور، بر حسب ذوق و علاقه و شاید تفنن، برای کودکان شروده یا ساخته بودند. علاوه بر اینها، یمینی شریف نه تنها شعرهای کودکانه بسیاری سرود، بلکه اشعارش از نظر فضای کودکانهای که داشت، از اشعار پیشین ممتاز بود. با این حال، اگر با معیارهای " شعر کودک"، که امروزه مورد نظر است، نگاه کنیم، شعر یمینی شریف " نقطهی بلوغ" شعر کودک در ایران نیست. زیرا ما این این مرحلهی بلوغ را بعدها در شعر محمود کیانوش و پروین دولتآبادی میبینیم و این دو تن بودند که شعرهای کودکانه را به درجهای از کمال رساندند که به حق باید آنها را بنیانگذاران شعر کودک در ایران به معنی واقعی دانست. یمینی شریف البته خود به این نکته توجه داشت که شعر کودک باید خیالانگیز و دارای ابهام باشد؛ ولی نمیتوانست بپذیرد که شعر کودک تنها خیالانگیز و ابهامآمیز باشد. او میگفت: " من نمیتوانم با آن عدهای که میگویند زبان شعر باید همیشه زبانی از ابهام داشته، مرموز و به طور حتم خیالانگیز باشد، هم عقیده باشم. به خصوص در مورد شعر کودک. زبان شعر مانند زبان نثر زبانی است قابل کاربرد برای اندیشهی شاعر و بیان نظر او دربارهی هر چیزی از چیزها و امری از امور و موضوعی از موضوعات. این که عدهای حدود شعر را محدود و دامنه آن را کوتاه میکنند، کاری بهجا نیست. در حالی که زبان شعر زبانی زیبا، موزون، خوشآهنگ،جالب، جاذب و تیزنفوذ است که سریع تأثیر میگذارد، چرا از آن برای امور زندگی استفاده نشود و اگر استفاده شد بگویند شعر نیست. پس چیست؟ اگر میگویند نام آن نظم است، کلمهی نظم از ارزش این گونه شعرها نمیکاهد."
به هر حال، چه با نظر یمینی شریف موافق باشیم و چه نباشیم، یک واقعیت مهمخ را نمیتوانیم نادیده بگیریم که یمینی شریف تنها شاعری است که بیشترین تعداد از اشعار او طی بیش از پنجاه و پنج سال به طور مرتب در کتابهای دبستانی آمده است؛ تا جایی که هم اکنون نیز تنها در کتابهای فارسی دبستان شعر او وجود دارد.
عباس یمینی شریف، این نغمهسرای کودکان، عمری دراز نیافت و پس از طی ۶۹ بهار، که به قول خودش " نیم قرن" آن به گشت و گذار " در باغ شعر کودکان" سپری شده بود، به بیماری سرطان مبتلا شد و سرانجام در ۲۸ آذر سال ۱۳۶۷ جان به جانآفرین تسلیم کرد. رحمت خداوند بر او باد.
کارنامهی یمینی شریف
یمینی شریف در طول فعالیتهای ادبی خود علاوه بر سرودن شعر به کارهای متنوعی در این زمینه دست زد از جمله : نوشتن قصههای منظوم، نمایشنامههای کودکانه، ترجمه اشعار کودکانه خارجی به فارسی،قصهها و نمایشنامههای منثور، ترجمهی داستان،مطالب علمی و مطالب اجتماعی، و نوشتن کتاب اول ابتدایی برای دبستانها. اولین کتاب او با نام آواز فرشتگان در سال ۱۳۲۵ منتشر شد و بیست و هفتمین و آخرین کتاب او نیز سیاهک و سفیدک بود که با نقاشی پرویز کلانتری در سال ۱۳۶۳ انتشار یافت.
sendComment
commentHint