۲۰ فروردین سالروز عروج شهادتگونه سید مرتضی آوینی است. نسل جوان او را با صدای محزون و ملکوتیاش میشناسند که گاهی از مستندهای «روایت فتح» شنیدهاند؛ اما آوینی شخصیتی فراتر از یک گوینده یا یک فیلمساز است. در تقویم، روز شهادت شهید آوینی را به نام روز «هنر انقلاب اسلامی» نامگذاری کردهاند تا یادآور مجاهدتهای هنری شهید آوینی و همه هنرمندان انقلاب اسلامی باشد. هنرمندانی که با ذوق و قریحهای بیمانند، رشادتهای ملت ایران در راه آرمانهای بلند انقلاب اسلامی را روایت میکنند. "اما سید مرتضی آوینی به راستی کیست؟"
سید مرتضی آوینی فیلمساز، نویسنده و روزنامهنگار ایرانی است که در سال ۱۳۲۶ در شهر ری به دنیا آمد. از کودکی با هنر مانوس بود و در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران شد تا در رشته معماری تحصیل کند. در سنین جوانی خود را کامران معرفی میکرد و با ظاهر جوانهای متجدد آن روزگار میگشت. از خاطرات دیگران و نوشتههای خود او اینطور بر میآید که کامران زندگی مدرن و فرنگیمآب را تجربه کرده بود اما در سالهای پیش از انقلاب و با آشنایی تدریجی با مفاهیم عرفانی و انقلابی و به خصوص شخصیت جذاب امام خمینی، به تدریج تغییر مسیر میدهد. خود او از این تغییر و تحول، به عنوان یک «مسیر طی شده» و در واقع سیر و سلوک شخصی یاد میکند:
«... تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم. خیر. من از یک «راه طی شده» با شما حرف میزنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام. به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفتهام. موسیقی کلاسیک گوش دادهام، ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام. من هم سالها با جلوهفروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام، ریش پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام و کتاب «انسان موجود تکساحتی» هربرت مارکوزه را ـ بیآنکه آن زمان خوانده باشماش ـ طوری دست گرفتهام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: عجب! فلانی چه کتابهایی میخواند، معلوم است که خیلی میفهمد… اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشاندهاست که ناچار شدهام رو دربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمیشود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمیآید. باید در جستجوی حقیقت بود و این متاعی است که هر کس براستی طالبش باشد، آن را خواهدیافت و در نزد خویش نیز خواهدیافت… و حالا از یک راه طی شده با شما حرف میزنم.»[۱]
تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم. خیر. من از یک «راه طی شده» با شما حرف میزنم.
به هرحال این تغییر تا آنجا پیش میرود که مرتضی، کتاب «هر آنکه جز خود» را که با سرمایه شخصی چاپ کرده بود، از بازار جمع کرده و میسوزاند تا اثری از آن باقی نماند!
شهید آوینی پس از انقلاب به ساخت فیلمهای مستند میپردازد. در سالهای کوتاه پیش از تهاجم عراق به ایران، آوینی در ساختههای خود، روایتگر محرومیتها و مصیبتهای مردم روستاهای دورافتاده میشود. اما با شروع جنگ تحمیلی، او و گروه هنریاش از اولین افرادی هستند که به مناطق جنگی میروند تا به دنبال حقیقت جنگ باشند. به همین جهت مجموعه مستندهای اولیه ایشان از جنگ، «حقیقت» نام میگیرد. با ادامه دفاع مقدس، آوینی و همکارانش مجموعه مستندهای روایت فتح را از جبهههای جنگ تهیه میکنند و با پایان جنگ و تاسیس موسسه روایت فتح، ساخت این مستندها ادامه مییابد. نهایتا در ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ و در منطقه جنگیِ «فکه» سیدمرتضی آوینی که برای شناسایی لوکیشن فیلمبرداری به منطقه جنگیِ «فکه» رفته بود، همراه با یکی از همکاران در پی انفجار مین به شهادت میرسند.
اما آوینی تنها یک فیلمساز نبود. او سردبیری نشریه سوره، فعالیت مستمر در حوزه هنری انقلاب اسلامی و نگارش بیش از ۱۵ عنوان کتاب را نیز در کارنامه خود دارد. از جمله کتب خواندنی این شخصیت بزرگوار میتوان به آئینه جادو، توسعه و مبانی تمدن غرب، آغازی بر یک پایان، رستاخیز جان و فتح خون را نام برد.
منبع:
[۱] «من از یک راه طی شده حرف میزنم»، ماهنامه سپیدهٔ دانایی (شماره ۱۲)، ص. صفحه ۸۰، اردیبهشت ۱۳۸۷
گردآوری کننده: امیرحسن بردباری
طراح: فاطمه معجری
ارسال نظر