نگاهی به وضعیت کتاب خوانی در ایران
محمد کاظم بدرالدین
آمارهای مربوط به کتاب خوانی در ایران، نگران کننده است. «هر ایرانی در سال، فقط چند ثانیه مطالعه میکند.» تمایل به کتاب خوانی، در ایران بسیار کم است؛ زیرا دراین زمینه فرهنگ سازی نشده است. محمد رضا جوادی، دبیر انجمن قلم دراین باره چنین گفته است: «مردم ما به آموختن و معرفت و کسب آگاهی احساس نیاز نمیکنند.» محمد سید اخلاقی نیز در مقالهای مینویسد:
پایین بودن تیراژ کتاب؛ یعنی کم کردن تعداد خواننده و اغلب، علت تیراژ پایین را، گرانی کتاب میدانند و گرانی کتاب را معلول گرانی کاغذ و چاپ ...؛ اما همه می دانیم بسیاری از کالاهای دیگر هم گران هستند که بعضاً ضروری هم نیستد؛ ولی خریدار دارند... .
بهاءالدین خرمشاهی، در مقاله خود با عنوان «همچنان هنر نزد ایرانیان است و بس، اما این بار هنر کتاب نخواندن»، مینویسد:
نمیدانم به ما ایرانیانِ انقلابِ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کرده و پنجه در پنجه تمام فرهنگی غرب افکنده، چه میگذرد که این همه بیکتاب شدهایم.
خرمشاهی معتقد است که بسیاری از استادان دانشگاه، روشنفکران در هر شغل و مقامی، کارمندان عالی رتبه، پزشکان، مهندسان، وکیلان، قضات، اهل صنعت و تاجران سطح بالا و مانند آنها، کتاب نمیخوانند.
گفتار مجری
مونس
محمد کاظم بدرالدین
کتاب، مقبولترین و نزدیکترین چیز به طبع آدمیان است که نه فراموش میشود و نه تغییر مییابد. نگاه به کتاب، لذت تو را فزونی میدهد و میل تو را در فراگیری دانش، شدیدتر میسازد. زبان تو را گویاتر، سخنان و بیان تو را فصیحتر، جان تو را مسرورتر و سینه تو را فراختر میکند و برای تو در دیدگاه عامه مردم، مقام و بزرگی و نزد بزرگان و مسئولان، دوستی و احترام به ارمغان میآورد. از مطالعه کتابی در مدتی کوتاه و در عرض یک ماه، مطالبی میتوان آموخت که درطول یک عمر، از زبان و دهان مردم نمیتوان شنید.
کتاب، هم نشینی است که تو را خسته و ملول نمیسازد، دوستی است که تو را فریب نمیدهد، رفیقی است که به تو آزار نمیرساند، بلندنظر و جوانمردی است که تو را گرفتار یکنواختی و روزمرگی نمیسازد و همسایهای است که در کار تو تأخیر روا نمیدارد.
کجاست مونسی مانند کتاب که نخوابد، مگر به همراه تو و سخن نگوید، مگر هنگامی که تو خواسته باشی؟ در کجای جهان امینتر از کتاب و رازدارتر از آن می یابی که رازهای تو را نگاه دارد و نگهبان منافع تو باشد؟ کجاست اندرزدهندهای که تو را به نشاط آورد و بازدارندهای که تو را شیفته خود سازد؟ گویا همیشه و همه جا رسم بر این بوده که هرکس کتابی امانت گرفت، پس ندهد یا بال و پر شکسته به آشیان بازش آرد. حال صاحبان کتاب که محبوب خود را با این سر و وضع بازمی یابند، نگفته پیداست.
ازاین رو مرحوم ادیب الممالک چنین سروده است:
بُوَد کتاب، عروسی پسر به جمله علم/ کسی به عاریه هرگز نداده است عروس.
دیسرائیلی، نویسنده معروف انگلیسی نیز مینویسد: «گذشته از رطوبت و بید و موش، کتابخانه، آفت بزرگ تری دارد و آن امانت گرفتن کتاب است، البته از دزد کتاب سخنی به میان نیامد!» ظریف دیگری نیز گفته است: «بزرگترین دشمن کتاب، دوست کتاب است که آن را امانت گرفته و پس نمیدهد».
کتاب، میراثی است که از نیاکان به ما رسیده است. بیشک دیگران خون دلها خوردهاند تا ما به این گنج پربها دسترسی پیدا کنیم. امید است مراجعان به کتابخانهها پس از مطالعه کتب با رعایت کامل امانت، و در وقت مقرر اقدام به بازگرداندن این میراث عظیم کنند.
کتابنویسان و کتاب خوانان سخت کوش
1) نقل شده است صاحب کتاب جواهر الکلام فرزند ارشد و دانشمند خود را از دست داد. پس از پایان مراسم غسل و کفن، قرار شد فردا بدن فرزندش تشییع و به خاک سپرده شود. این نویسنده سختکوش، با اینکه داغدار فرزندش بود، مطالعه و نوشتن خویش را ترک نکرد و با کمال صبر و استقامت، پس از قرائت آیههایی از قرآن مجید در کنار پیکر فرزندش به نگارش ادامه کتاب جواهر الکلام مشغول شد.
2) مرجع فقید جهان تشیّع حضرت آیت الله العظمی بروجردی= میفرماید: یک شب درباره یکی از مسائل علم اصول فکر میکردم و مینوشتم چنان سرگرم مطالعه و فکر و نوشتن بودم که رنج بیخوابی را ملتفت نبودم. یک مرتبه صدای مؤذن به گوشم رسید. متوجه شدم که از آغاز تا پایان شب سرگرم کار بودهام.
سخن بزرگان
مقام معظم رهبری
«مردم ما کتاب خوان نیستند. این کتابنخوانی، نقص خیلی بزرگی است. خیلی از مردم ما حتی روزنامه خوان هم نیستند. اگر نگاهی به روزنامه بکنند، به همان تیترهای درشتش اکتفا میکنند...».
«بیش از آنچه که از لحاظ عرضه کتاب عقبیم، از لحاظ کتاب خوانی عقبیم. کتاب خواندن در کشور ما متأسفانه یک کار اختصاصی است. مخصوص بخشی از مردم است، مربوط به همه مردم نیست»
ارسال نظر